پاییز آمد ؛ بوی سیب آمد ، بوی نم خاک اما تو نبودی ؛ تو نیستی . دیگر بوی تو را در کوچه های مهر نفس نمی‌کشم . که مبتلایم به بی‌مهری . پاییز خودش کم درد ندارد که غمهای من هم سنگینی کند بر شانه هایش. پاییز خودش مانده میان دو داغ ؛ داغ تابستان و فراق زمستان . من بارها شنیده ام مرثیه ی باد پاییزی را و نعره ی تندر و گریه ی بارانش را . پ.ن به یاد پدرم که در مهرماه مرا تنها گذاشت و رفت پاییز ,پاییز خودش منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مشاوره حقوقی همه چی موجوده sepantaseo اسم زیبا لوازم خانگی خبرگزار اقتصادی فیلم شناخت